بسم الله الرحمن الرحیم
سال نو بر شما خواننده گرامی و البته سالروز شهادت امام شیعه تسلیت باد .
امروز روز اول فروردین است و روز شادی برای یک باستانگرا محسوب میشود . ما نیز برای چند لحظه ای باستانگرا میشویم تا امروز را بر طبق احکام و سنت های زرتشتیان و همچنین باستانگرایان افراطی جشن بگیریم :
یک جرعه ادرار گاو میخورم و به آتش مقدسی که از آتش آتشکده مان روشنش کرده ام نگاه میکنم . میخواهم من هم امروز هماننده این آتش مقدس شوم . باز جرعه ای از ادرار مقدس گاو مقدس میخورم . گاوی که پیامبرم هر چه کرد برای روان آن بود . جرعه ای دیگر می نوشم و بدلیل ترکیبات الکلی ادرار مست شده ام . با تمام وجود جلوی آتش خودم را به خاک می افکنم . آتشی که بسیاری از اجدادم بر آن تعظیم کرده اند . یک گاز از سیب زمینی کباب شده ام میزنم . آتش مقدس است پس سیب زمینی هم که با این آتش کباب شده مقدس است . به کنار مقبره سلطانم کورش کبیر میروم . سلطانی که در حمام خون مردم اپیس خود را غسل داد تا برای تصرف بابل آماده شود . خود را در ادرار برادر و خواهرم که همسر یکدیگر هستند غسل میدهم تا پاک شوم چرا که این توصیه بزرگان دینم است . میخواهم امروز مقدس شوم و به مادرم پیشنهاد ازدواج میدهم . مادرم نمیتواند پیشنهاد را رد کند که این از احکام دینم است . میخواستم هماننده پسر پادشاهم کورش یعنی کمبوجیه با خواهر خود ازدواج کنم اما چه کنم که برادرم خواهرم را به بسیاری از افراد قرض داده تا رسم پسندیده ازدواج استقراضی را انجام داده باشد . بعبارتی خواهرم دیگر آبکش شده است . به پدرم قرض داد تا از خواهرم بی بهره نماند . پدرم هم خاله را به برادرم قرض داد . برادرم با همین روش خواهرم را به عمویم و دایی ام و حاکم شهر قرض داد و الآن هم خواهرم در اختیار موبدان شهر است . از وضعیت خواهرم به درد می آیم اما خب مادرم هم قرضی است . از پدر بزرگم قرضی بوده که به پدرم که پسرش بوده قرض داد و او پس از فوت پدر بزرگ به من قرض داد . جرعه ای از ادرار گاو همسایه مان را می نوشم . مست ام نعشه میشوم و حال نوبت اجرای مراسم است . با تمام وجود در جلوی چند تکه سنگ که معلوم نیست جسد سلطانم کورش اصلا در آنجا بوده یا نه سر به خاک میگذارم تا بگویم اگر سلطانم بت پرست بود و مردوک گوساله را می ستایید من او را می ستایم . آتش را با باقیمانده ادرار برادر و خواهرم خاموش میکنم و حال حس افتخار آمیزی به من دست داده است . حس مقدس بودن . حس زرتشتی بودن . حس باستانگرا بودن . حس . حس ادرار گاو خور آتش پرستی که مادرش همسرش است .
یک جرعه باستانگرایی .
درباره این سایت